دوستی با هر که کردم خصم مادر زاد شد .... آشیان هر جا گرفتم لانه صیاد شد
آن رفیقی را که با خون و دلم پروردمش .... وقت کشتن بر سر دار آمد و جلاد شد
ای کاش می شد فهمید در دل آسمان چه می گذرد
که امشب با ناله ای بغض آلود
بر دیار این دل خسته
اشک می ریزد
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم
در حضور واژه های بی نفس
صدای تیک تیک ساعت را گوش کن
شاید مرهم درد ثانیه ها را پیدا کنی
دلهای پاک خطا نمی کنند فقط سادگی می کنند و امروز سادگی پاکترین خطای دنیاست
دل تو اولین روز بهار ، دل من آخرین جمعه ی سال
و چه دورند و چه نزدیک بهم
آبجی! قد ِ یه نخود چشمات ُ بنداز به دلم!
بی تو من عینهو مثل ِ یه سِجلدِ باطلم!
به چراغ ِ گـُذرِ مستای نصفه شب قسم،
که کـُتک خورده ی این زمونه ی هلاهلم!
بازو ر ُ نیگا نکن ما بِه ِ تیم! آبجی خانوم!
کفترام فقط به عشق ِ تو می شینن روی بوم!
بومتون لب به لب ش با بوم ِ ما، خودت بگو،
آخه چی می شه تو هم بیای بشینی رو به روم؟
سَنَدِ منگوله دار ِ دلمون وقف ِ شما!
کفترای جلدمون ارزونی ِ سقف ِ شما!
ما زمین خورده ی اون چشمای عاشق کشتیم!
نمی بینی ما ر ُ اما عمریه دلخوشتیم!
آبجی جون! دوس ندارم که آبجی جون صدات کنم!
یه اشاره کن تا حتــّا جونم ُ فدات کنم!
آخه قربونت برم! وقتی تو کوچه راه می ری،
یه کم آسّه تر برو! اَمون بده نگات کنم!
ما که جزغاله شدیم بس که آتیش سوزوندی تو!
کفتر ِ جلدت ُ از رو پُشت ِ بوم پروندی تو!
به خیالت دل ِ کفتر بازا کاروون سراس؟
نه عزیز! این جوری نیس که تو دل ِ ما موندی تو!
سندِ منگوله دار ِ دلمون وقف ِ شما!
کفترای جلدمون ارزونی ِ قلب ِ شما!
ما زمین خورده ی اون چشمای عاشق کشتیم!
نمی بینی ما ر ُ اما عمریه دلخوشتیم